طراحی فرآیند پیچیدهای است. برخی طراحیها به طرز فکر افراد وابسته است و هنرمندانهاند ؛ بعضی دیگر بیشتر عملگرایانهاند و قواعد، اصول و چارچوبی را دنبال میکنند. حالا سوال اینجاست که ما برای خلق راهکارهای طراحی محصول دیجیتالی از چه فرایندی استفاده کنیم؟ آیا نتیجه طراحی باید کاملا ماشینی و بر اساس اصول، قواعد و دادههای عینی باشد یا بر اساس تصمیمات حسی؟
معمولا رابطه بین هنر و طراحی اشتباه گرفته میشود. اگرچه خروجی یک طراحی میتواند هنرمندانه باشد ولی باید توجه داشت فرایند شکلگیری و خلق آن بسیار متفاوت از خلق یک اثر هنری است. هدف یک هنرمند بیان زیبایی ایدههای شخصی یا احساساتش به وسیلۀ ابزارهاست. هنر به خاطر اصالت و توانایی بالای جایگزینی برای نمایش منظرهها، افراد و اشیاء، بسیار ارزشمند است. به وسیله هنر میتوان یک مفهوم را درک کرد ولی نتیجه دقیق و مشخصی ندارد و اگر درک نشود مشکلی بهوجود نمیآید.
از سوی دیگر طراحی حل یک مشکل مشخص برای کاربر است و میتوان با آن معیار، میزان موفقیت در حل مساله طراحی را اندازهگیری کرد و اگر یک طرح، موفق به حل مساله کاربر نشده باشد طرحی ناموفق ارزیابی میشود. مسئله این است که چگونه طراحی یک محصول دیجیتال باید مفید و قابل استفاده و بدون نیاز به آموزش باشد. برای موفق شدن به عنوان یک طراح، توصیه میشود در مراحل ابتدایی پروژه به جای تاثیرپذیری از احساسات، فرضیهها، خودرایی و گمانهای بیاساس فرایند را به صورت عینی، واقعگرایانه و بر اساس تحلیل دادههای کاربرپژوهی دنبال کنید. با این وجود وقتی قرار است برای کارفرما و کاربران طراحی کنیم ممکن است این اتفاق هم بیافتد که فرآیند طراحی نادیده گرفته شود و با دید عینی به آن نگاه نشود و در عوض برای قضاوت طراحی به زیباییشناختی و احساسات رجوع شود و تحت تاثیر این موارد طراحی سنجیده شود. در فرآیند طراحی تمام کاری که باید انجام داد شناسایی مسئله و گرفتن تصمیمات منطقی برای حل آن مسئله میباشد.
این مدل طراحی بسیار کاربردی است زیرا از ابتدا با یک سیستم و چارچوب پیش میرود و تصمیماتی که بعد از آن گرفته میشود بر اساس یک دلیل و منطق قابل دفاع بنا شده است. ایجاد یک پایۀ قوی بر اساس یک چهارچوب موجب به نتیجه رسیدن بهتر طراحی میگردد. احساسات انسان در زمانی که تصمیم به استفاده از یک وبسایت یا محصول میگیرد بسیار مهم است؛ بنابراین زیباییشناسی نیز به اندازه یک طراحی بر اساس چهارچوب مشخص اهمیت دارد. در حال حاضر اصول و چارچوبهای زیادی وجود دارند که میتوانند در طراحی به کار گرفته شوند تا در روند و رویکرد ما که همان طراحی واقعگرایانه است اطمینان لازم را به ما بدهند. چند مثال از این ابزارها و چارچوبها:
تحقیق کاربر بر روی درک رفتارها، نیازها و عوامل انگیزشی با استفاده از تکنیکهای مشاهده، تحلیل وظایف و سایر روشهای بازخورد تمرکز دارد. این فرایند درک تاثیر طراحی بر روی کاربران نامیده میشود. هدف تحقیق کاربر این است که به ما در طراحی واقعگرا برای استفاده کاربر هدف کمک کند. این تحقیق باعث میشود که طراح برای خودش طراحی نکند و تاثیرات برگرفته از احساسات شخصی در طراحی وجود نداشته باشد. تحقیق کاربر به ما نشان میدهد که کاربر هدف طراحی چه کسی است و در چه زمینهای قرار است از محصول یا سرویس ما استفاده کند به این ترتیب طراح متوجه میشود که کاربر دقیقا از او چه میخواهد.
طراحی هنگامی که با دانش روانشناسی انسان انجام میشود، موثرتر عمل میکند. درک اینکه چگونه ذهن به محرکهای بصری واکنش نشان میدهد کمک میکند تا طراحی بر اساس اصول واقعگرایانه انجام گیرد. بدون استفاده از روانشناسی شما فقط در حال حدس زدن رفتار کاربر هستید. روانشناسی شناختی خود موضوعی گسترده است اما این بدان معنا نیست که طراح در این زمینه نیاز به تحصیلات آکادمیک داشته باشد. برای بهبود تاثیر طراحی میتوان از چند اصل روانشناسی ساده استفاده کرد.
با استفاده از قراردادها، شیوهها و استاندارهای بارز و تاثیرگذار به عنوان راهنما، میتوان طراحیهای خوب و اثربخشتری را انجام داد. این عوامل در طراحی تجربه کاربر میتواند هم در کاربردپذیر بودن طراحی و هم در زیبایی آن کمک شایانی کند. علاوه بر این میتوان با مراجعه به این قراردادها و استانداردها در هنگام ارائه طرح یا بحث در مورد آن، با دلایل و مدارک و مستندات علمی از آن دفاع کرد.
تمام کسبوکارها اهدافی را دنبال میکنند و این وظیفه طراحان است که رسیدن به این اهداف را میسر کنند. لازم است که آنها برای نیازهای کاربر بحث و ریشهیابی کنند ولی در نهایت این کسبوکار است که نیازهای پروژه را تعیین میکند. قابل ذکر است که اهداف مهم کسبوکار زمانی که با نیازهای کاربر همسو نباشند نیاز به تغییر و بازنگری دارند. این عوامل نشاندهندهی آن است که طراحی که دید مشخصی در مورد مسئلهای که باید آن را حل کند دارد بسیار قویتر از شخصی که سعی در زیباسازی دارد عمل میکند.
طراحی هر چیزی شامل تصمیمگیریهای بیشماری است. تصمیم گیری در مورد اینکه طراحی، چه کاری را باید انجام دهد و چگونه باید این کار را بکند. تصمیمگیری در مورد ویژگیهایی که باید در محصول وجود داشته باشند و همچنین تصمیم دربارۀ این که وجود چه ویژگیهایی تاثیری ندارد و باید حذف گردند. از زمانی که فرایند یک طراحی آغاز میشود تا زمانی که پایان مییابد طراحان درگیر تصمیمگیریهای زیادی هستند. در حالی که این تصمیمات ممکن است با کمک چارچوبهای اصولی طراحی ایجاد شود ولی در نهایت این تصمیمات بر اساس انتخابهای حسی ماست. چارچوبها برای کمک به تصمیمگیری و بر اساس حجم گستردهای از تجربههای قبلی ایجاد شدهاند. آنها قالبها و دستورالعملهای اثبات شده را برای کمک به کاهش گزینههای بیحد و حصر، به تنها چند گزینه تبدیل میکنند؛ با این حال چون یک سری دستورالعملها و چارچوبها تعیین شدهاند نمیتوان گفت دیگر هیچ انعطافپذیری وجود ندارد.
همیشه تصمیمات زیادی در طول اجرای فرآیند طراحی محصول وجود دارد که باید اخذ شود. اولین و مهمترین تصمیم، آشنایی با اصول طراحی براساس مستندات و اهداف کسبوکار ، کاربر و پژوهش کاربر، بهترین شیوهها و استانداردها و قراردادهاست. سپس یک نقشه راه ارائه میشود برای کمک به تصمیماتی که در حین انجام پروژه اتفاق میافتد که این تصمیمات نیز بر اساس تجربیات و مشاهدات صورت میگیرد. وقتی شخصی طراحی شما را بر اساس زیباییشناختی و عوامل حسی به چالش میکشد باید یادآوری کنید که تصمیمگیریهای طراحی مبتنی بر اصول واقعی و بر اساس مستندات است. طراحان حرفهای بسیار منضبط هستند. آنها توانایی درک و تفسیر مناطق خاکستری و تبدیل آنها به نقاط سیاه و سفید را دارند و از احساسات و عواطف و همچنین از اصول طراحی عینی و مستندات استفاده میکنند تا بتوانند محصولی مفید و کاربردی با تجربهکاربری بهتری را خلق کنند.
تجربه کاربری به کلام ساده یعنی کاربر در هنگام کار با یک محصول دیجیتال چه احساسی دارد. تجربهی کاربری شامل فاکتورهای زیادیست. بعضی از این موارد...
ادامه مطلبدر مباحث توسعهی محصول در فضای وب و اپلیکیشن گاه مفهوم توسعهی کد با طراحی UI/UX اشتباه گرفته میشود ؛ بسیار دیده شده که یک توسعهدهندهی...
ادامه مطلبهنگامی که میخواهیم در مورد ارتباط ادامه تحصیل با شغل ایدهآلمان صحبت کنیم لازم است به چند نکته توجه کنیم؛ نخست اینکه شغل ایدهآل ما...
ادامه مطلب
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید